سروناز امتیازی معمار و هنرمند، فارغ التحصیل رشته نقاشی و معماری است. او از سال ۹۳ تا ۹۸ در پروژه باز زنده سازی محله سفین قدیم کیش سرپرست تیم معماری، دفتر مام بوده است. از سال ۹۷ وی پروژههای بازسازی را شخصا پیش برده و پروژهٔ خانه خرمالو ( دیرینه جا و باز جانی)جایزه معمار را برای وی به ارمغان آورده است. امتیازی جوایز دیگری را در زمینه معماری و هنر اخذ کرده، همچنین وی مولف کتاب فرم معماری است.
نظر شما درباره معماری بومی و محلی چیست؟
معماری هر منطقه ای به اقلیم آن بستگی دارد و پاسخگوی شکل و فرم اقلیم و فرهنگ آن منطقه است.
از طرف دیگر در معماری بومی و علاوه براقلیم، نحوه شهرنشینی،اقتصاد، روان شناسی و جامعه شناسی و …نیز اهمیت دارد. همه اینها به هم مرتبط هستند و جدا از هم نیستند. در تهران در محلهها و مناطق مختلف، معماریهای مختلفی را مشاهده میکنیم.
شما در حوزه بازسازی و باز زندهسازی بافتهای قدیمی و خانهها، کار میکنید، لطفا کمی در اینباره که بازسازی چیست برای خوانندگان ما توضیح دهید؟
کار من بیشتر بازسازی خانههای قدیمی است که عمر آنها از ۳۰ سال تا ۱۰۰ سال متغییر است. یک سری از بناها این قابلیت را دارند که دوباره احیا و قابل سکونت شود، ولی بازسازی فقط رنگ کردن یا لوله کشی ساختمان را عوض کردن نیست، بلکه اهمیت فضا، بوجود آوردن قابلیت عملکردهای جدید، مرمت، مقاوم سازی، رویکردهای جدید در ساخت، استفاده از متریال و… اهمیت و معنای بازسازی را متمایز میسازد. پروژه هایی که داشتم هم بازسازی و نوسازی محله بوده، هم بنا. کار اصلی من باز زندهسازی بناهایی است که یا دورافتاده هستند، یا در حال از بین رفتن هستند، بسته به نظر کارفرما، تجربهٔ فضایی نو، برای زندگی کردن ایجاد میکنم.
به نظر شما چه مهارتهایی برای یک معمار موفق لازم است؟
برای معمار موفق بودن، بسته به اینکه از چه دریچه ای به آن نگاه کنیم مهارتهای زیادی لازم است. در رشته معماری و دانشگاهای معماری، شناخت اولیه و اصول معماری و…تدریس میشود که بعد از فارغ التحصیلی دانش آموختگان مستلزم وارد بازار کار و تجربه اندوزی ، کار آموزی میشوند که این پروسه زمانی آنها را آماده میسازد تا با مسائل روبرو با حرفه خود آشنا سازد.
معماری، دریایی از مسائل قابل حل کردن دارد و زیر شاخههای متعدد که برای حل هر مسئله تجربه، مطالعه و تمرین لازم است. مثال میزنم ما در تهران چه چیزهایی داریم که از آن میتوانیم در معماری استفاده کنیم؟ نور، طبیعت، تاریخ، فرهنگ، انسان، و…در تهران طی ۳۶۵ روز زاویه تابشهای متفاوت نور وجود دارد که در طراحیهای من موضوع قابل اهمیتی است در بازی و شکل گیری فضاها چه در داخل و چه در بیرون.
علاوه بر آن در داخل بنا با قاب بندیها و سناریوهای متفاوتی برای تعریف فضا روبرو هستیم، متریال و بودجه بندی در مرحلهٔ بعدی بسیار اهمیت دارد و مهمترین بخش، شناخت خواسته کارفرما و هدایت پروژه به سمت درست است.
و در مرحلهٔ اجرا روبرویی با سورپرایزهای اجرایی و کار با استاد کاران و پیمانکاران است، که خود مسئلهٔ خاصی است.
برای انتخاب مصالح چه معیارهایی دارید؟
بستگی به این موضوع دارد که کارفرما از شما چه چیزی بخواهد و بودجه مورد نظر چقدر باشد، انتخاب متریال بر طراحی ما تاثیر میگذارد. برای مثال ، متریال سنگ در کف میتواند به روشهای متداول یا با رویکرد خاص انتخاب شود ، در پروژهٔ اخیر من انتخاب سنگ کف نامتعارف با سلیقهٔ عرف و با کاربری خاص انتخاب شد که نتیجه ای بسیار متفاوت ولی موفقیت آمیز داشت که پروژه را بسیار خاص جلوه میداد. یا برای کاشی سرویسهای بهداشتی که متعلق به آخر پهلوی اول بود، میخواستم از کاشی هایی که در آن دوران به کار میرفته، استفاده کنم. بنابراین با گشتن در استوک فروشیها توانستم بخشی از کاشیهای آن دوران را پیدا کنم.البته فقط به یک اندازه یک سرویس پیدا کردم. در عوض برای سرویس بعدی، مشابه ایرانی اش را پیدا کردم و با متریالهای دیگر با آن بازی کردم.
چگونه میشود از کسانی که در راه مرمت بناهای قدیم گام بر میدارند وحفظ میراث فرهنگی حمایت کرد؟
به نظرم ارگانی برای حمایت از کارفرمایی با دید خاص و همچنین معمارانی که مرمت و باز سازی انجام میدهند، لازم است. اولا به کارفرمایانی که این ذوق و فهم را دارند که روی بناهای قدیمی سرمایه گذاری میکنند به جای تخریب و ساخت ساختمان و آنها را حفظ و بازسازی میکنند باید احسنت گفت ؛هرچند که برای معماران چالشی ایجاد میکند که چطور هویتی که بنا قبلا داشته و در کنار زمانی زیسته و نیازهای امروز و یا عملکردی نو را براساس کاربریهای مختلفی که از بنا انتظار میرود، در کنار هم حفظ کنند.
اکنون مسابقههای جدید برای بازسازی و مرمت بناهای فاخر گذاشته شده که اینها دلگرم کننده است؛ اما ارگانی برای حمایت از کارفرماهایی که این سرمایه گذاری را میکنند، هم لازم است و همین طور از معماران؛ و همین طور کار مکمل با شهرداریها، زیرا شهرداری مدام جلوی کار پروژه هایی که در حال مرمت و یا باز سازی هستند را میگیرد.
چه چالش هایی بین معماران، کارفرمایان و پیمانکاران وجود دارد؟
اول اینکه کارفرما یان را مجاب کنیم از طرحهای کلاسیک و عوام پسندی که در دید عوام وجود دارد و مدام میبینند و موجب پسند اکثریت است پروژه را به سمت فضاهای خاص فیلتر شده و با معنا ببریم به استثناء کارفرمایان فهیم که با مطالعه وارد پروژه میشوند. گاهی دهها جلسه مطالعاتی و توجیهی لازم است تا به نتیجه مورد نظر برسیم. و بعد در اجرا برای هر بخشی دوباره این چالش تکرار میشود و همین طور در کار با پیمانکار که ۸۰ درصد پیمانکاران معنای طرح و نگاه معماران را متوجه نمی شوند. برای مثال بسیار نگاه سطحی نسبت به اجرا دارند که با توضیحات تکمیلی مفصل و همراهی در حین کار و نظارت مستقیم طراح دیتیلها به نتیجه میرسد.
در پروژههای غیر بازسازی،همه مسائل از پیش تعریف شده هستند؛ اما ما هر بخش از پروژه را که دست میزنیم یک چالش جدید است.
در بخش هزینه، در پروژههای کوچک تقریبا مسئله راحت تر حل میشوند؛ اما در پروژههای بزرگ گاه برآورد هزینه اولیه، طی کار بیشتر میشود و به اجبار بخش هایی از کار را حذف یا به فازهای بعدی موکول و بخش هایی را ساده تر و کاربردی پیش میبریم.
در نهایت کاری شیرین ولی بسیار زمانبر است تا خانه، خانه شود و ساکنین در قاب خانه جای گیرند.